انسان های هم فرکانس همدیگر را پیدا می کنند

حتی از فاصله های دور.

از انتهای افق‌های دور و نزدیک انگار. جایی نوشته بود که اینها باید  در یک مدار باشند یک روزی یک جایی است  که باید با هم ، برخورد کنند. آنوقت.

میشوند همدم، میشوند دوست، میشوند رفیق

اصلا میشوند هم شکل. مهرشان آکنده از همه

حرفهایشان میشود آرامش.

خنده شان، کلامشان می نشیند روی طاقچه دلتان نباشند دلتنگشان میشوی

هی همدیگر را مرور می کنند

از هم خاطره می سازند

مدام گوش بزنگ کلمات و ایده ها هستند و یادمان  باشد

حضور هیچکس اتفاقی نیست!

موقع بحث با کسى که برامون عزیزه

فقط ٦٠ ثانیه ى ناقابل،

زندگیمون رو بدون اون آدم تصور کنیم

ببینیم اگه قبلاً تو زندگیمون نبود،

چه چیزایى تغییر میکرد؟

اگه بعداً نباشه

چه چیزایى عوض میشه؟

فقط ٦٠ ثانیه به اینا فکر کنیم.همین

بعضى از آدماى زندگیمون

مثل رنگدونه ان

نبودنشون

خاکسترى میکنه زندگیمونو

مراقب هم باشیم یکم 

کم کم یاد خواهی گرفت تفاوت ظریف میان نگهداشتن یک دست و زنجیر کردن یک روح را 

اینکه عشق تکیه کردن نیست 

و رفاقت، اطمینان خاطر.

و یاد می‌گیری که بوسه‌ها قرارداد نیستند

و هدیه‌ها، معنی عهد و پیمان نمی‌دهند.

کم کم یاد میگیری که حتی نور خورشید هم می‌سوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری.

باید باغِ خودت را پرورش دهی به جای اینکه منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد.

یاد میگیری که میتوانی تحمل کنی

که محکم باشی پای هر خداحافظی

یاد می‌گیری که خیلی می‌ارزی.



مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها